طرح خانه های ۳۵ متری به کجا رسید؟
عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفت: «پیشنهاد طرح خانه های ۳۵ متری یا همان خانههای کوچکمقیاس به وزارت کشور ارسال شده است. اکنون هم در کارگروه ویژه مسکن در حال بررسی است».
معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران درباره انتقادات به این طرح گفت: «کسانی که نگران هستند خانه های ۳۵ متری با سبک زندگی و فرهنگ ایرانی همخوانی نداشته باشند، باید به محله کن تهران سری بزنند. در آنجا خانهها کوچک هستند، اما دقیقا با معماری ایرانی و مطابق سبک فرهنگ ایرانی ساخته شدهاند».
گلپایگانی با بیان اینکه متولی اصلی این موضوع سازمان نوسازی است و در ضوابط طرح تفصیلی اجازه ساخت خانه های ۳۵ متری وجود دارد، تأکید کرد: «طبق این طرح به هر ساختمان اجازه داده شده تا 20درصد واحدهایش را کوچکمقیاس و حداکثر 35 متری بسازد».
موضوع ساخت واحدهای 20 تا 35 متری، طی چند ماه گذشته بارها مطرح شده است. هربار هم وزارت راه و شهرسازی مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده است. مهر سال گذشته، پیروز حناچی، شهردار تهران، از ارائه طرحی برای بهاصطلاح ساماندهی عرضه و تقاضا در بازار مسکن به هیئت دولت خبر داد».
طرحی که شهرداری تهران، در قالب آن بهدنبال ساخت واحدهای مسکونی 30 متری برای اسکان مردم این شهر، با استفاده از ظرفیت انبوهسازان و برخی تخفیفات شهرداری بود. حدود یک ماه بعد از آن، وزیر راه و شهرسازی به این طرح چنین واکنشی نشان داد: «هیچ برنامهای برای ساخت واحدهای مسکونی 30 و 40 متری در وزارت راه و شهرسازی وجود ندارد و از چنین ایدهای حمایت نمیکنیم».
منتقدان طرح خانه های ۳۵ متری چه میگویند؟
فرشید پورحاجت، دبیر کانون سراسری انبوهسازان، با بیان اینکه هزینه اسکان در تهران بهشدت گران است و باید با استفاده از ابزارها و سیاستها برای مسکن خانوارهای ایرانی برنامهریزی کنیم، گفت: «در کشورهای دیگر، مانند ژاپن، چنین اتفاقی افتاده و واحدهای مسکونی کوچکمتراژ ساختهاند».
دبیر کانون سراسری انبوهسازان در ادامه گفت: «برنامهریزی برای خانهدار کردن دهکهای خاص جامعه یکی از الزامات دولتهاست. اما باید به این مسئله توجه شود که آیا ساخت خانه های ۳۵ متری موردقبول جامعه قرار میگیرد یا نه. ایرانیها بهلحاظ فرهنگی دوستدار خانههای بزرگ و فضای سبز هستند، حال چه اتفاقی افتاده و به این وضعیت رسیدهایم که شهرداری بهدنبال ساخت خانه های ۳۵ متری است».
مهدی برزگر، کارشناس مسکن هم طرح خانههای کوچکمتراژ را عاملی برای ترویج ازدواجهای سفید عنوان کرد و گفت ایده ساخت مسکن خوابگاهی یا پانسیونی برای کشورهای غربی که در آن متوسط جمعیت خانوار کمی بیش از 2 است و بهظاهر مفاهیمی مانند ازدواج سفید و زندگی مجردی را پذیرفتهاند، توجیه دارد.
این کارشناس مسکن افزود: «یکی از چالشهای مهمی که امروز، کشور و نظام مدیریتی کشور با آن روبهروست، چالش تأمین مسکن است. درباره تأمین مسکن، نکته قابلتأمل اینجاست که قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران، صرفا به تأمین مسکن تأکید نداشته، بلکه علاوه بر تأمین مسکن، بر کیفیت مسکن هم توجه ویژه دارد».
وی ادامه داد: «از همینروست که در بند 12 اصل سوم قانون اساسی، برطرفساختن هر نوع محرومیت در حوزه مسکن را از وظایف دولت دانسته است و در اصل سیویکم همین قانون هم داشتن مسکن متناسب با نیاز را حق هر فرد و خانواده ایرانی دانسته است».
پورحاجت بیان کرد: «در نظام مترقی برنامهیزی مسکن، علاوهبر شاخصهای کمی مسکن، توجه به شاخصهای کیفی هم از جایگاه ویژهای برخوردار است و بالطبع تعیین استاندارد برای شاخصهای کیفی مستلزم توجه به فرهنگ و آداب زندگی جامعه هدف است».
وی اضافه کرد: «نحوه تصرف واحد مسکونی، تسهیلات واحد مسکونی و زیربنای واحد مسکونی، در زمره شاخصهایی هستند که در بحث تحلیل شاخصهای کیفی مسکن در حوزه بینالملل موردتوجه قرار میگیرند. اما متأسفانه نظام برنامهریزی تولید مسکن در ایران در مرحله تعیین سیاستهای تولید مسکن متوقف شده و هر از چند گاهی هم که بحثی از کیفیت تولید مسکن میشود، در حد نظرات شخصی و بدون گذر از فرایند تجزیه و تحلیل علمی و فرهنگی است».
این کارشناس مسکن با تأکید بر اینکه واضحتر این که اگر سیاست جمعیتی کشور، افزایش جمعیت خانوار باشد، لازم است واحدهای مسکونی با متراژ بیشتر، و اگر سیاست جمعیتی کشور، کاهش جمعیت خانوار باشد، میتوان ساخت واحدهای مسکونی کوچکمتراژ را در دستور کار قرار داد، ادامه داد: «طی سالهای 1375 تا سال 1395، جمعیت خانوار از ۴٫۴ نفر به ۳٫۳ نفر تنزل یافته و اگر سیاست، ناظر بر حفظ جمعیت فعلی خانوار باشد، با لحاظ زیربنای سرانه ۲۰ مترمربع، آنگاه حداقل زیربنای واحدهای مسکونی تولیدی باید حدود 66 مترمربع باشد».
برزگر تأکید کرد: «ایده ساخت مسکن خوابگاهی یا پانسیونی برای کشورهای غربی که در آن متوسط جمعیت خانوار کمی بیش از 2 است و بهظاهر مفاهیمی مانند ازدواج سفید و زندگی مجردی را پذیرفتهاند، شاید توجیه داشته باشد. اما در کشوری با مقتضیات ایران اسلامی که بنیان اجتماعی خود را بر پایه دوام و قوام خانواده بنا نهاده، طرح ایده ساخت مساکن با متراژ 3۰ مترمربعی یا بهدلیل تقلید صرف از الگوهای بیرونی است، یا بهدلیل عدمفهم معماری و شهرسازی و ارتباط تنگاتنگ آن با فرهنگ و مسائل جامعهشناسی و روانشناسی و غیره».
وی گفت: «یا اینکه با هدف ایجاد دگرگونی در نظام فرهنگی و اجتماعی ایران مطرح شده و یا از جنس شعارهای پوپولیستی برای درپوشگذاشتن بر کمکاریها در حوزه مسکن است. مضافا بر این که انحراف اساسی با اسناد بالادستی همچون طرح جامع مسکن دارد».
وی در ادامه عنوان کرد: «این طرح و طرحهای مشابه، با هر هدفی که مطرح شده باشند، غلط هستند. مسئولان امر در حوزه تصمیمگیری و تصمیمسازی نباید با بیان این قبیل ایدههای غیرموجه، بیش از این فرصت را در زمینه تأمین مسکن مردم بسوزانند. آنها باید تمرکز و توجه خود را معطوف پیادهسازی و اجرای قوانین مصوب نمایند. آنها باید این واقعیت مهم را دریابند که حوزه مسکن، فرصت آزمون و خطای دیگری را ندارد».